منوی دسته بندی

نوع مخاطب و موضوع ارائه

نوع مخاطب و موضوع ارائه

تعریف مخاطب

 

مخاطب کسی است که داوطلبانه به محتوای معینی روی می آورد.  منظور از مخاطب افرادی هستند که ارتباط گر می خواهد به آنها دسترسی داشته باشد و با آنان ارتباط برقرار کند. مخاطب کسی است که قرار است پیامهای سازمان یا دستگاهی که در آن کار می کند به او منتقل شود. 

ارتباط به هر شکلی که برقرار شود ، حداقل 3 عنصر  را در خود دارد . فرستنده ( منبع ) ، پیام و گیرنده (مخاطب). هر سه عنصر ویژگی هایی دارد که اگر مورد توجه قرار نگیرد، به عنوان موانع ارتباط از اثربخشی آن می کاهد؛ به نحوی که در بسیاری موارد اثر بخشی یک پیام به صفر هم می رسد . 

ارتباط مؤثر زمانی برقرار می شود که پیام فرستنده ، متناسب با ویژگی های مخاطب طراحی شود . بر این اساس ، برنامه ریزان ارتباطی باید دسته بندی درستی از مخاطبان داشته باشند. باید ویژگی های آنان را بدانند و در زمان و مکان مناسب ، پیام مناسب را برای او ارسال نمایند.

دلایلی که مردم مخاطب یک رسانه می شوند : 

 

1-  تفریح و سرگرمی و شادی های عاطفی

2-   نیازهای اطلاعاتی و شناختی

3-   نیازهای اجتماعی ، هویت و گفتگو با دیگران

4-   نیازهای غیر اجتماعی

5- نیازهای مربوط به خود رسانه ها ، مثل زمانی که تبلیغات پخش می شود 

 

 

تقسیم بندی مخاطب بر اساس موقعیت های مختلف

 

  • زمان

  •  نوع محتوا

  • با تکیه بر مکان

  • بر اساس مردم

  • نوع خاص رسانه یا کانال ارتباطی

 

 

انواع مخاطب

 

در بحث محتوا شناسی یا داستان‌گویی، همیشه دو نویسنده(نویسنده واقعی و پرسونای نویسنده)، یک محتوا و سه نوع مخاطب وجود دارد. هر محتوایی می‌تواند یک مخاطب واقعی داشته باشد که بیشترین تعداد کاربران اینترنت از این دسته مخاطبان به حساب می آیند. علاوه بر آن، مخاطبان فرضی یا ضمنی هم وجود دارند. بسیاری از افرادی که الان در حال خواندن این متن هستند جزو این دسته به حساب می آیند.

نوعی از مخاطب نیز وجود دارد که می توان گفت غیر واقعی هستند و وجود خارجی ندارند. مخاطب ایده‌آل یا مخاطب غیرواقعی فقط به صورت ذهنی وجود دارد.

 

  • مخاطب واقعی

مخاطب واقعی «شما» هستید یعنی کسی که همین الان دارید این متن را می خوانید.  مخاطب واقعی یک سری ویژگی‌ها مثل سن، محل زندگی، شغل و غیره دارد. این مخاطب لزوما ۱۰۰ درصد محتوایی که برای او تولید کرده اید را درک نمی کند. بسیاری از اوقات او نمی تواند با محتوای شما ارتباط برقرار کند و سردرگم می شود.

ممکن است مخاطب واقعی  شما را در راه تولید محتوا بسیار دلسرد بکند. یعنی شما با یک تصوری، محتوایی را تولید می کنید که پاسخی به نیاز مخاطب باشد؛ اما به محض انتشار، واکنشی که انتظار دارید را از مخاطب واقعی نمی‌بینید و در حقیقت متوجه می‌شوید که پیام محتوای شما اصلا به این مخاطب نمی‌رسد.

این مخاطب به گونه ای است که ممکن است هر لحظه حوصله‌­اش از نوشته شما سر برود…..

 

  • مخاطب فرضی

مخاطب فرضی مخاطبی است که قدرت تفسیر و فهم محتوا را دارد. او می‌تواند پیامی که نویسنده در دل محتوا جا داده است را دریافت کند. این مخاطب علاوه بر متن محتوا، بین خط‌های یک نوشته را هم می‌خواند و قدرت تخیل و تفسیر دارد. او از قبل مطالعه داشته و اطلاعاتی با خود به همراه می آورد.

از ویژگی‌های مخاطب فرضی این است که با محتوای شما ارتباط می گیرد. هم چنین اگه به پیچیدگی برخورد کند، به جای جدا شدن از محتوا و بستن صفحه، تلاش می کند تا این پیچیدگی را حل کند. درواقع، توان تحمل ابهامی که یک مخاطب فرضی دارد خیلی بیشتر از مخاطب واقعی است و شما می توانید حسابی روی آن حساب کنید.

مخاطب فرضی به گونه ای است که از خواندن محتوا حوصله­‌اش سر نمی ­رود…

 

 

  • مخاطب ایده ­آل

می توان محتوا را مجموعه ای از کدها یا رمزهای مختلف دانست که توسط مخاطب رمزگشایی می شوند. گاهی این پروسه رمزگشایی به مشکل برمی خورد که به آن ابهام می گویند.

مخاطب ایده ­‌آل، مخاطبی است که در فرایند رمزگشایی منظور شما به عنوان نویسنده، به هیچ ابهامی بر نمی خورد. در واقع مخاطب ایده ­‌آل محتوا، یک مخاطب غیر واقعی است که می‌تواند هر آنچه شما انتظار دارید و فکر می کنید را بفهمد. هر معنا و مفهوم و منظوری که پشت نوشته ­‌های شما هست را دقیقاً همان طور که خودتان انتظار دارید، به طور صد درصد درست می فهمد.

با این توضیحات، احتمالا شما هم متوجه شدید که اصلا همچین مخاطبی وجود خارجی ندارد. بله! در حقیقت، این مخاطب صرفا به طور ذهنی برای هر نویسنده ­ای وجود دارد و کمک می کند که متن بهتری بنویسد، اما در عمل اصلا وجود ندارد.

این مخاطب به گونه ای است که نه تنها از خواندن محتوا حوصله‌اش سر نمی‌رود، بلکه از لحظه لحظه خواندن نیز لذت می برد.

 

 

برای کدام مخاطب بنویسیم؟

 

بهترین حالت این است که برای هر سه نوع مخاطب بنویسید. اگر شما همیشه برای مخاطب واقعی بنویسید، از طرفی خلاقیت و قوه داستان ­سرایی که دارید ضعیف می شود و از طرف دیگر مخاطب شما از نظر ذهنی تنبل می ­‌ماند و هیچ ­‌وقت به جلو حرکت نمی کند. اگر هم برای این مخاطب ننویسید، اساساً نمی توانید محتوایی که می خواهید تولید کنید را به واقعیت پیوند بدهید. بنابراین، بهتر است حین نوشتن نیم نگاهی به این مخاطب داشته باشید. 

چنانچه شما همیشه برای مخاطب فرضی بنویسید؛ در اکثر اوقات، محتوای شما از نظر کیفیت قابل قبول و از نظر خلاقیت، راضی کننده خواهد بود. مخاطبان از شما خواهند آموخت و شما احساس کنجکاوی آنها و نیازشان به دانستن را تحریک خواهید کرد. مهم تر از هر چیزی، مخاطبان محتوای شما به طور آگاه و یا ناخودآگاه، متوجه می شوند که معمولا شما برای نیازشان جوابی دارید.

البته اگر فقط و فقط برای این مخاطب بنویسید، به مرور زمان هویت مخاطبتان را گم خواهید کرد و از نقطه ای به بعد ابهام، مضمون غالب نوشته های شما می شود. بیشترین خطری که در نوشتن برای این نوع مخاطب وجود دارد زیاد شدن اطلاعات محتوا است. چرا که محتوا نویس شروع می کند بدون مکث، لوح سفید ذهن مخاطب رو پر کردن از اطلاعات مختلف. و این چیزی نیست که کسی از آن خوشش بیاید و جداً باید از آن جلوگیری کنید.

به این ترتیب بهترین شیوه این است که حواستان به مخاطب واقعی باشد. سعی کنید حدود  ۷۰ درصد محتوای خود را با در نظر گرفتن مخاطب فرضی بنویسید. همین طور مخاطب ایده آل را هم فراموش نکنید؛ یک ضرب‌المثل آلمانی هست که می گوید اگر ما نباشیم، آفتاب برای کی بتابه؟ یعنی اگر ما فرض نگیریم که یک نفر بیرون هست که محتوای ما را می خواند و دوستش دارد و هر پیامی که در آن جا دادیم را رمز گشایی می کند، پس چطور می شود که بنویسیم؟

زهرا نظری

دیدگاهتان را بنویسید